رودربایستی کردن(تَ / تُو ءَ کَ دَ) مأخوذ بحیا شدن. در رودربایستی افتادن. در رودربایستی گیر کردن. رجوع به رودربایستی شود ادامه... مأخوذ بحیا شدن. در رودربایستی افتادن. در رودربایستی گیر کردن. رجوع به رودربایستی شود لغت نامه دهخدا